فردی به نام مارک ساندر که یکی از معروفترین و سرمایه دارترین افراد شهر است در یک جشن نیکوکاری با دختری به نام آنجلا آشنا می شود. مارک ساندر مجذوب سادگی و وقار آنجلا می شود و او را به شام دعوت می کند این در حالی است که آنجلا خود نامزدی دارد و تمایل چندانی نیز به صرف شام با مارک ساندر ندارد. دوست آنجلا بسیار او را ترغیب می کند تا حتما به ملاقات ساندر برود..